جدول جو
جدول جو

معنی حلاجی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

حلاجی کردن
پنبه زدن فرخمیدن فلخمیدن واخیدن، سنجیدن ته و تو در آوردن مو شکافی
فرهنگ لغت هوشیار
حلاجی کردن
پنبه زنی، جدا کردن پنبه از پنبه دانه، فرخمیدن، بخیدن، حلاجت، فاخیدن، فلخودن، فلخمیدن
کنایه از در امری یا مطلبی دقت و بررسی کردن و درست و نادرست را از هم جدا کردن
تصویری از حلاجی کردن
تصویر حلاجی کردن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تلاقی کردن
تصویر تلاقی کردن
دیدار کردن فراهم رسیدن هم را دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
جبران کردن تدارک کردن، عوض دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاخی کردن
تصویر سلاخی کردن
کشتن تکه تکه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلاشی کردن
تصویر کلاشی کردن
ترفند زدن کلاه برداری کردن، می زدن مست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وراجی کردن
تصویر وراجی کردن
پرحرفی کردن روده درازی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکاکی کردن
تصویر حکاکی کردن
Engrave, Etch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
Reciprocate, Retaliate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حفاری کردن
تصویر حفاری کردن
Drill, Excavate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
отвечать взаимностью , мстить
دیکشنری فارسی به روسی
сверлить , раскапывать
دیکشنری فارسی به روسی
відповідати взаємністю , мстити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
різьбити , гравірувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
сверлити , викопувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی