جدول جو
جدول جو

معنی حلاجی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

حلاجی کردن
پنبه زنی، جدا کردن پنبه از پنبه دانه، فرخمیدن، بخیدن، حلاجت، فاخیدن، فلخودن، فلخمیدن
کنایه از در امری یا مطلبی دقت و بررسی کردن و درست و نادرست را از هم جدا کردن
تصویری از حلاجی کردن
تصویر حلاجی کردن
فرهنگ فارسی عمید
حلاجی کردن
(زَ دَ)
پنبه را از پنبه دانه جدا کردن و پاک کردن. فلخیدن. واخیدن، کنایه از حرفهای درشت گفتن، خواه بکنایه خواه صریح. (آنندراج) (غیاث) ، موشکافی و دقت کردن. (آنندراج).
- حلاجی کردن امری، روشن و هویدا کردن آن امر را. تشریح کردن. زیر و رو کردن مطلب:
کاش حلاجی کند او را کسی
خواجۀ ما هم کم از منصور نیست.
عبدالغنی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
حلاجی کردن
پنبه زدن فرخمیدن فلخمیدن واخیدن، سنجیدن ته و تو در آوردن مو شکافی
فرهنگ لغت هوشیار
حلاجی کردن
بررسی همه جانبه کردن، تدقیق کردن، مضمون شکافی کردن، تشریح کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تلاقی کردن
تصویر تلاقی کردن
دیدار کردن فراهم رسیدن هم را دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
جبران کردن تدارک کردن، عوض دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاخی کردن
تصویر سلاخی کردن
کشتن تکه تکه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلاشی کردن
تصویر کلاشی کردن
ترفند زدن کلاه برداری کردن، می زدن مست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وراجی کردن
تصویر وراجی کردن
پرحرفی کردن روده درازی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حفاری کردن
تصویر حفاری کردن
Drill, Excavate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
Reciprocate, Retaliate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حکاکی کردن
تصویر حکاکی کردن
Engrave, Etch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
回报 , 报复
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
corresponder, vengar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از حفاری کردن
تصویر حفاری کردن
perforare, scavare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حکاکی کردن
تصویر حکاکی کردن
incidere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
ricambiare, vendicare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حفاری کردن
تصویر حفاری کردن
perfurar, escavar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حکاکی کردن
تصویر حکاکی کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
retribuir, vingar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حفاری کردن
تصویر حفاری کردن
钻孔 , 挖掘
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حکاکی کردن
تصویر حکاکی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حفاری کردن
تصویر حفاری کردن
bohren, ausgraben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حفاری کردن
تصویر حفاری کردن
wiercić, wykopać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حکاکی کردن
تصویر حکاکی کردن
rzeźbić, grawerować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
odwzajemniać, mścić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حفاری کردن
تصویر حفاری کردن
сверлити , викопувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حکاکی کردن
تصویر حکاکی کردن
різьбити , гравірувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
відповідати взаємністю , мстити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حکاکی کردن
تصویر حکاکی کردن
gravieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
erwidern, sich rächen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حفاری کردن
تصویر حفاری کردن
сверлить , раскапывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حکاکی کردن
تصویر حکاکی کردن
гравировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تلافی کردن
تصویر تلافی کردن
отвечать взаимностью , мстить
دیکشنری فارسی به روسی